۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

وقتی خ ر جو گیر می شود.


یه نگاه به این عکس بکنید. این رهبر یک کشور با تاریخ و تمدن چند هزار ساله است . قابل ذکر است که در حال حاضر ما در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم و ایشان در این تصویر مشغول سخنرانی برای به اصطلاح امت همیشه در صحنه هستند.

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

نیک آهنگ و داور .

بعد از ظهر روز ۲۲ بهمن بود. به امید دیدن خبر های تازه و امید بخش بالاترین را باز کردم اولین چیزی که توجهم را جلب کرد تعداد زیاد بازدید کننده ها بود و بعد خبرهای زد و نقیض . یک نفر نوشته بود که دیگه به حرف این رهبر های خارج از کشور گوش نکنید که این ایده اسب تروا اشتباه از آب درآمد یکی دیگه اومده بود یک کم به مردم امید بده ولی ده نفر بهش منفی داده بودند که خبر غیر واقعی . خلاصه بلبشویی بود. خوب اول فکر کردم خیلی از دوستان بالاترینی ما جوون هستند و شاید خیلی احساسی برخورد می کنند و شاید هم از چند نفر نفوذی می خواهند روحیه دیگران رو خراب کنند ولی هنوز چند ساعتی از این قضایا نگذشته بود که بعله چشمم به جمال یک کاریکاتور به اسم چهار پای تروا از نیک آهنگ روشن شد. طبق معمول هم هنوز دوتا کلیک نشده توی صفحه اول بود. بازش کردم و راستش خجالت کشیدم . آخه از یک نفر مسله نیک آهنگ بعید بود. نه از این جهت که ایشان کاریکاتوریست تراز اولی هستند به این دلیل که حد اقل چند سال سابقه کار در روزنامه های خوب زمان اصلاحات رو داره ، بقولی همچین با مسائل سیاسی نا آشنا نیست.خلاصه اگر می گفتند که این کاریکاتور را کاریکاتوریست کیهان کشیده خوب قابل درک بود ولی نیک آهنگ ...این شد که تصمیم گرفتم چند کلمه ای در نقد کاریکاتور این دوست گرامی بنویسم. البته این فقط نظر شخصی خودم است و نه بیشتر.
اول اینکه برای اینکه یک نفر یک کاریکاتوریست خوب باشد حتما باید طنز را هم خوب بداند یعنی این که سوژه کاریکاتور مهمتر از کیفیت رسم آن است. میدانید چرا مردم طنز مهران مدیری را بیشتر می پسندیدند چون مهران طنز را خوب می دانست . کاری که می کرد دلقک بازی نبود طنزی بود بسیار زیرکانه. یا می دانید چرا من کارهای مانا نیستانی را دوست دارم چون پشت اکثر کارهاش یک مفهوم عمیق نهفته است حالا گیرم که این طنز تلخ باشد. ولی در مورد نیک آهنگ این طور نیست یعنی از نظر من بیشتر کارهای ایشان یا اصلان سوژه درست و حسابی ندارند یا اگر دارند بسیار ابتدایی هستند.
حالا در مورد این کاریکاتور دراز گوش هم به همین ترتیب. من نفهمیدم کجای این کار قرار است حد اقل یک لبخند روی لب آدم بیاورد یا اصلان ایشان قرار است با این کار آن هم در بعد از ظهر ۲۲ بهمن نه یکی دو روز بعد چه حرفی را بزند. حالا گیریم من اصلان از این جور مسائل چیزی حالیم نیست ، اگر کسی فهمید خوب این بنده حقیر را هم راهنمایی بفرماید یا اصلان پیشنهاد می کنم آقای کوثر ی زیر نویسی چیزی پائین کارشون مرقوم بفرمایند تا امثال مرا هم از این سر در گمی نجات دهند.
من که فکر می کنم آقای کوثر تحت تاثیر همین لینک های مورد اشاره اقدام به رسم این کار کرده اند .
بعد اینکه آقای نبوی یا خیلی از افراد دیگر در خارج از ایران اگر حرفی میزنند یا چیزی می نویسند هیچ کدام ادعای رهبر بودن ندارند و صرفا نظر شخصی خودشان است اصلان من فکر می کنم ایشان علاقه ای هم نداشته باشند که این طور نامیده شوند و اگر می بینید که مردم به این پیشنهاد ها نظر مثبت دارند به این دلیل است که از نظر منطقی ایده های خوبی هستند و خیلی از ما هم شاید به آنها رای مثبت داده ایم و نا خواسته باعث شده ایم که در نظر دیگران درست و عملی جلوه کنند . هیچ کدام از ما هم تا قبل از ۲۲ بهمن متوجه کاستی های و نواقص این ایده ها نشده بودیم یا نگفتیم . های کوثر گرامی هم کاریکاتور دراز گوش نکشیدند. ولی هنوز مردم توی خیابان بودند و هنوز درگیری تمام نشده بود که همه شدند مخالف صد در صد طرح. ظاهرا اکثرا هم از قبل نواقص را می دانستند و بارها گوشزد کرده بودند ولی کو گوش شنوا.
این شد که ظرف چند ساعت داور شد رهبر خارج از کشور و طراح عملیات و از قضا طرحشان هم شکست خورده بود. هیچ کس هم مقصر نیست جز ایشان و اسبه تروا با آن ری.....ن بی موقع.

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

تجمع را به مناطق جنوبی و مراکز حکومتی بکشانیم.

دوستان ماندن در خیابان و سازمان دهی جنبش رمز موفقیت است. تجمع در اطراف مراکز حکومت و جنوب شهر می تواند مفید باشد. کنترل جنبش در این مناطق به دلیل بافت خاص شهر مشکل تر است.
اندکی صبر سحر نزدیک است.

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

گر بدینسان زیست باید پست......

ساعت از ۱ بامداد گذشته و من هنوز نمی توانم چشم روی هم بگزارم . نگرانم. نگران همه دوستان در بندم. هنوز از شوک اعدام آرش و محمد رضای عزیز بیرون نیامده ام . نمیدانم اگر این خونخواران با دیگر برادرانم هم همین کار را بکنند چه باید بکنم. باید کاری کرد .
اگر آنها را هم به قتل برسانند و ما ساکت بنشینیم.
نه هرگز

نمی گزاریم حتی برای یک روز به آسودگی در هوای کشورم نفس بکشند و بر خاک پاک وطنم سر آسوده بر بالین بگذارند.
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه بن بست.

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

۲۲ بهمن روز عقلانیت، خلاقیت و شجاعت .

چند وقتیست که هر وقت با بالاترین سری می زنم دیگر از لینکهایی که راهکار یا برنامه ای را به جنبش می دادند خبری نیست. یادم میاد در تجمعات گذشته خیلی با برنامه تر بودیم. می دانستیم قرار است کجا برویم و اگر در آنجا تجمع با مشکلی مواجه شد چه مکانهای دیگری را می توانیم سر بزنیم ولی برای ۲۲ بهمن که قاعدتا روزه خیلی مهمی برای جنبش است هر چه میبینم از انقلاب تا آزادی است.حالا اگر این مارمولک ها به هر ترفندی این راه را ببندند بعد قرار است چه کار کنیم؟ آیا مکان یا مکانهای دیگری را پیشنهاد می دهید؟ آیا مسیر دیگری را هم معرفی می کنید؟
نکته بعد که به نظرم بسیار مهم آمد به همراه داشتن علامت های جنبش بود،همراه داشتن علامت های سبز برای دوستان خارج از کشور بسیار مهم و لازم است ولی نمی دانم تا حالا به این فکر کرده ایم که در تجمعات داخل کشور این مانند یک تیغ دو لبه عمل می کند از طرفی به انسجام جنبش کمک می کند و از طرفی هم موجب این می شود که آسان تر شناخته شویم و سرکوب گران زود تر و آسان تر مردم را مرعوب و متفرق کنند. روز۲۲ بهمن نباید اتفاقات تجمعات گذشته تکرار شود. دستگیری باید حداقل باشد. ما نمادهایمان را در قلبمان و در فریادمان داریم . خدا را شکر آنقدر هم فیلم و تصویر از تجمع می گیریم و می فرستیم که کودتا گران به هیچ عنوان نتوانند جمعیت را به نفع خودشان مصادره کنند. پس در همراه داشتن نماد ها خیلی دقت کنید ما همه دوست داریم یکدیگر را سلامت و آزاد در کنارهم ببینیم تا بتوانیم جنبش را با قدرت به پیش ببریم.
ما بشماریم
به امید پیروزی.

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

دربی سبز.

استقلالی ها : یا حسین
پرسپولیسی ها: میر حسین

۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

روز ۲۲ بهمن هیچ کس نباید دستگیر شود.

من هیچ وقت موافق خشونت نبوده ام و نیستم ولی باور دارم که در روز ۲۲ بهمن نباید گذاشت که هم وطنانمان را دستگیر کنند و بعد به خواهیم با تجمع و دیگر روشها تقاضای آزادی آنها را کنیم. نباید بگذاریم که سگهای حکومت حتی یک نفر از ما را دستگیر کنند. اعتماد به این قوم درنده و سر تا پا دروغ اشتباه محض است.